ستایش جونمستایش جونم، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 8 روز سن داره
محمدصدرا جونممحمدصدرا جونم، تا این لحظه: 9 سال و 5 ماه و 11 روز سن داره

ناز دونه خونمون ستایش

اولین کلمات

ستایشم قشنگم امید زندگی من این فایل رو برای این درست کردم که تمام حرف ها و کالماتی که می گی برات بزارم اولین چیزی که گفتی بَ بَ بَ هست نمی دونم منظورت چیه ولی فکر کنم می گی بابا تو سن ٩ ماهگی  در سن ده ماهگی این کلمات رو تکرار می کردی: مَ مَ مَ هم می گی که اونم شیر خوردن    دَ دَ دَ که بیرون رفتن که خیلی دوست داری منم تو رو دوست دارم دلبر طناز من   دیروز یاد گرفتی بگی نَ نَ نَ که مامان جون حوا می گفت به تو می خواد بگه ننه تازه اِ رو هم یاد گرفتی از هر کی هم خوشت نیاد می گی اِ دوست دارم دنیا دنیا ...
29 تير 1390

دخملی دست دسی کن

ستایشم بهارم            دلبر من دیروز ١٣/ تیر ٩٠ روز دوشنبه  یاد گرفتی دست دسی کردنی مامان جون حوا بهت یاد داده هر وقت بهت میگیم دست دسی شروی می کنی دست زدن ولی شل شل از سرکار هم که امروز زنگ زدم خونه وقتی داشتم باهات صحبت می کردم گفتم ستایش دست دسی کن خاله پریسا می گفت داری دست دسی می کنی الهی قربون اون دستای کوچولوت بشم قشنگترینم تو سن ٩ ماه ١٠ روزگی دست زدن رو یاد گرفتی تازه سرسری هم کنی میگیم سرسری شروع می کنی سرت رو تکون دادن . وقتی یاد کارهات می افتم قلبم برات تاپ تاپ میکنه آخه تو جون من نفس منی عزیز دلم فردا سر کار نمی یام می خوایم ب...
21 تير 1390

برنامه غذایی کودکان ۴

دوهفته دوم ماه دهم در این زمان ضمن تنوع بخشیدن به سوپی که برای شیرخوار تهیه می شود می توان از کته نرم که در آب گوشت یا آب مرغ پخته شده همراه با خود گوشت استفاده کرد. بهتر است به کته نرم هر بار یک نوع از سبزی ها یا حبوبات را اضافه نمود. گوشت ماهی که تیغ های آن کاملا گرفته شده باشد همراه با کته نرم و سبزی می تواند بر تنوع غذایی بیفزاید. ...
21 تير 1390

اسباب کشی

  پنجشنبه ١٦/٤/٩٠ بالاخره رفتیم خونه خودمون دخملی رو گذاشتم خونه مامان جون حوا خودمون در حال اسباب کشی بودیم خیلی سخت بود خیلی خسته شدیم خدا رو شکر چون نزدیک مامان جون حوا شدیم خیلی خوب شد دیگه صبح ها راحت می برمت می زارم اونجا می رم سرکار هنوزم که هنوزه خونه جمع نشده اخه ستایش خانم نمی زاره که کار کنم تا می ریم خونه میگه من ببرید دَ دَ یا اینکه از کنار من تکون نخور فقط با من بازی کن اگه یک لحظه از دیدش دور بشم منو نبینه گریه خانم بلند میشه حتی نمی تونم یه دستشویی برم باید مدام صداش کنم تا بفهمه من کجا هستم خیلی دوست دارم یاد کارات که می افتم دلم برات غش...
21 تير 1390

ستایشم نگرانتم

دخملی من            یکشنبه ١٩ تیر ٩٠ مامان جون حوا رفت مشهد تمام دلش پیش ستایشم بود مدام می گفت مواظب باش نرم بیام ببینم چیزیش شده غذا برا فرداش درست کردم خلاصه کلی سر ما حرف زد و رفت دوز دوشنبه خاله پریسا نگهت داشت باهات بازی کرد اما امروز گفت مادر ناهید اومد که الان زنگ زدم گفت هنوز نتونستن بخوابونت خیلی نگرانتم دلم خیلی شور می زنه برات تمام فکرم پیش تو مامانی الهی قربونت برم هر چی می گم بخوابونیدش میگه نمی خوابه صدای نق نقت رو از پشت تلفن شنیدم دلمو انگار تیکه تیکه کردن عزیز دلم بنده خدا اونم بلد نیست خدا کنه بتونه بخوابونت دوست دارم دلبر م...
21 تير 1390

شعر برای دخملی

  دو پرنده‌ی  بی‌طاقت در سینه‌ات آواز می‌خوانند. تابستان از کدامین راه فرا خواهد رسید تا عطش آب‌ها را گواراتر کند؟ تا در آیینه پدیدار آیی عمری دراز در آن نگریستم من برکه‌ها و دریاها را گریستم ای پری‌وارِ در قالبِ آدمی که پیکرت جز در خُلواره‌ی ناراستی نمی‌سوزد! ــ حضورت بهشتی‌ست که گریزِ از جهنم را توجیه می‌کند، دریایی که مرا در خود غرق می‌کند تا از همه گناهان و دروغ شسته شوم. و سپیده‌دم با دست‌هایت بیدار می‌شود ...
11 تير 1390

برنامه غذایی کودکان3

برنامه غذایی شیرخوار در ماه ١٠ (چهارمین ماه شروع غذای کمکی) دو هفته اول ماه دهم در این دوره به جای آب میوه ساعت ١٠ صبح می توان از خود میوه های مجاز استفاده کرد. مثلا از ١ قاشق مربا خوری هلو- سیب- موز- و ... شروع نمود و به ٣ قاشق مرباخوری رساند. میوه مورد نظر باید کاملا رسیده و شسته شده باشد. و بعد از جدا کردن پوست و هسته آن میوه را با پشت قاشق کاملا نرم کرده و سپس به شیرخوار می دهند. مقدار میوه را به تدریج زیاد کنید و به جای فرنی ساعت ١٠ صبح ٥ تا ٦ قاشق مرباخوری میوه به کودک داده شود. در اواخر هفته دوم این ماه خرمای رسیده که پوست و هسته آن جدا کرده باشند بعد از غذای ظهر به عنوان دسر برای کودک لذت بخش است. کم کم مقد...
11 تير 1390

دندون بالایی دخملی در اومد

دخمل موش موشی من دندون طایی داره                               دندونای قشنگش با خنده هاش می شینه رو لبهای گلی گلیش     ستایشم دندون بالایش هم در اومد پری روز دوشنبه 6/ تیر /90  در سن ۹ ماه و ۳ روزگی مامان جون حوا گفت زینب یه چیزی رو لثه های ستایش احساس می کنم ببین دندوناشه انگشتمو شستم کشیدم روی لثه های عزیزم دیدم بله دخملم دندونای قشنگش نیش زده بیرون خیلی کیف کردم روز قبلش یکم بد اخلاق شده بودی و نق می زدی و می گفتی که همش بقلت کنیم ولی نمی دونستم حدس...
8 تير 1390

دخملم سعی می کنه بلند شه

شیرینی زندگیم     از دیروز که مرخصی گرفته بودم تا پیشت بمونم یه چیز جالب دیدم اینک خیلی تلاش می کنی که بلند شی دستاتو می زاری و روی پاهام بصورت چهاردست وپا سعی می کنی بلند شی خیلی دوست دارم دلبرکم جالبه که اصلا چهار دست و پا نمی ری و تازه یاد گرفتی برای اینکه رو به جلو بری سینه خیز می ری وقتی هم که خسته می شی دستاتو می زاری زمین سرت رو می بری بالا و و بعدش خودتو پرت می کنی به سمت جلو الهی مامان قربون این شیرین کارهات بشه یکی یه دونه ام دختر دردونه ام خیلی دوست دارم ستایش         ...
8 تير 1390
1